English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spear head U گروه نوک درحمله یا سر جلودار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spear head U گروه جلودار
to go over the top U درحمله ازسنگربیرون امدن
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
outrunner U سگ جلودار
outrunner U جلودار
fronting U جلودار
frontrunner U جلودار
forehands U جلودار
foreward U جلودار
front U جلودار
front man U جلودار
harbinger U جلودار
forehand U جلودار
harbingers U جلودار
equerries U جلودار
front men U جلودار
vans U جلودار
van U جلودار
advance gruard U جلودار
equerry U جلودار
forefront U جلودار طلایه
heralds U جلودار منادی
heralding U جلودار منادی
heralded U جلودار منادی
footmen U جلودار شاطر
advance gruard U یکان جلودار
advance point U قسمت سر جلودار
herald U جلودار منادی
footman U جلودار شاطر
advance force U نیروی جلودار اب خاکی
advance officer U افسر جلودار ستون
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
folks U گروه
cluster U گروه
batches U گروه
teams U گروه
trooping U گروه
trooped U گروه
cluster bomb U گروه
cluster bombs U گروه
clusters U گروه
hosted U گروه
troop U گروه
batch U گروه
ensign U گروه
masses U گروه
mass U گروه
team U گروه
folk U گروه
shoals U گروه
massing U گروه
shoal U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
ensigns U گروه
herded U گروه
swarms U گروه
herd U گروه
swarmed U گروه
swarm U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
bunched U گروه
bunch U گروه
squads U گروه
attack group U گروه تک
herding U گروه
herds U گروه
multitudes U گروه
multitude U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
many U گروه
congregations U گروه
congregation U گروه
gangs U گروه
thronged U گروه
throng U گروه
flocks U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
flock U گروه
platoons U گروه
platoon U گروه
hosts U گروه
thronging U گروه
throngs U گروه
parcels U گروه
gang U گروه
parcel U گروه
assembly U گروه
covey U گروه
frying U گروه
fry U گروه
fries U گروه
g , series U گروه ژ
hosting U گروه
school U گروه
crowd U گروه
cohort U گروه
cohorts U گروه
crowds U گروه
corps U گروه
squad U گروه
special interest group U گروه
t group U گروه T
setting up U گروه
sets U گروه
set U گروه
ring U گروه
schools U گروه
group U گروه
company U گروه
groups U گروه
companies U گروه
bevy U گروه
party U گروه
host U گروه
lot U گروه
biotype U زیست گروه
budget comittee U گروه بودجه
billeting party U گروه پیشرو
contact party U گروه تماس
bridged group U گروه پل شده
paratroops U گروه چترباز
search parties U گروه پیگرد
search party U گروه پیگرد
bit stream U گروه بیتی
bridging group U گروه پل شده
boatswain's party U گروه ملوان
commutative group U گروه جابجاپذیر
cable party U گروه لنگر
flying squad U گروه ضربت
flying squad U گروه تندکنش
coacting group U گروه همکار
closed group U گروه بسته
command group U گروه فرماندهی
flying squads U گروه ضربت
class of suplies U گروه کالاها
flying squads U گروه تندواکنش
chevroner U فرمانده گروه
center U گروه مرکزی
flying squad U گروه تندواکنش
death squad U گروه کشتار
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
carbonyl group U گروه کربونیل
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
camp color party U گروه پرچم
death squads U گروه کشتار
subgroups U زیر گروه
advance party U گروه پیشرو
advance point U گروه نوک
air group U گروه هوایی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
abelian group U گروه ابلی
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
amino group U گروه امینی
GEAM U گروه معماری
armor group U گروه زرهی
mass squad U گروه توده
battery of wells U گروه چاهها
battle group U گروه نبرد
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
adverbial group U گروه قیدی
shop stewards U رئیس گروه
shop steward U رئیس گروه
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
flying squads U گروه تندکنش
choir U گروه خوانندگان
quire U گروه کر [موسیقی]
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
crisis team U گروه ضد بحران
work team U گروه کار
attack group U گروه تک به ساحل
billeting party U گروه یورتچی
special party U گروه ویژه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com